ایران اینترنشنال۱۹ مرداد ۱۴۰۴

مخالفت جمهوری اسلامی با روندهای صلح‌آفرین منطقه و تلاش برای حفظ نفوذ از دست‌رفته

در حالی که بسیاری از تحلیل‌گران و بازیگران بین‌المللی تحولات اخیر در قفقاز جنوبی و لبنان را گام‌هایی مهم به سوی کاهش تنش، تقویت دولت‌های مرکزی و ایجاد ثبات منطقه‌ای می‌دانند، جمهوری اسلامی ایران در هر دو پرونده مواضعی آشکارا مخالف اتخاذ کرده است.

این مخالفت‌ها نه صرفاً بر مبنای ملاحظات امنیتی داخلی، بلکه به گفته مقامات حکومتی در ایران در چارچوب راهبرد کلی تهران برای حفظ حوزه‌های نفوذ تاریخی و اهرم‌های فشار منطقه‌ای ارزیابی می‌شود؛ حوزه‌هایی که طی دو سال گذشته در اثر تحولات میدانی و دیپلماتیک به‌شدت تضعیف شده‌اند.

قفقاز جنوبی و توافق صلح آذربایجان – ارمنستان
در یکی از مهم‌ترین تحولات سال جاری، با میانجی‌گری ایالات متحده و شخص دونالد ترامپ، رهبران جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید توافق صلحی امضا کردند که به دهه‌ها مناقشه بر سر قره‌باغ و مرزهای دو کشور پایان می‌دهد. بر اساس این توافق، دو طرف متعهد شدند تمام خصومت‌ها را متوقف کنند، مسیرهای تجاری و مسافرتی را باز کنند و به حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر احترام بگذارند.

یکی از بخش‌های کلیدی این توافق، اجاره ۹۹ ساله «کریدور زنگزور» توسط آمریکا است؛ گذرگاهی راهبردی که جمهوری آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به نخجوان متصل می‌کند. این کریدور که به عنوان «مسیر ترانزیتی ترامپ برای صلح و شکوفایی بین‌المللی» معرفی شده، نقشی اساسی در اتصال اقتصادی و ژئوپلیتیک منطقه دارد و به باور ناظران می‌تواند تحولی مثبت در جهت ثبات قفقاز جنوبی باشد.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

با این حال، جمهوری اسلامی با لحنی تند به این توافق واکنش نشان داد. علی‌اکبر ولایتی، مشاور علی خامنه‌ای، این طرح را «توطئه» نامید و تهدید کرد که کریدور زنگزور به «گورستان مزدوران ترامپ» تبدیل خواهد شد. او مدعی شد اجرای این مسیر مرزهای ایران را تغییر داده و راه‌های ارتباطی شمال و شمال غرب ایران را به ترکیه محدود می‌کند. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز در بیانیه‌ای، نسبت به «پیامدهای منفی هرگونه مداخله خارجی در مجاورت مرزها» ابراز نگرانی کرد.

روزنامه کیهان، وابسته به دفتر علی خامنه‌ای، نیز در واکنش به توافق ارمنستان و جمهوری آذربایجان با حمایت آمریکا برای احداث دالان زنگزور، این اقدام را «خیانت بزرگ» توصیف کرد و خواستار پاسخ قاطع جمهوری اسلامی شد. این روزنامه با تاکید بر لزوم استفاده از «اهرم‌های در اختیار ایران» پیشنهاد داد به‌عنوان نخستین گام، بر اساس کنوانسیون‌های ژنو و جامائیکا، عبور شناورهای وابسته به آمریکا و اسرائیل از تنگه هرمز ممنوع شود.

این موضع‌گیری‌ها در شرایطی صورت می‌گیرد که نقش ایران به‌عنوان میانجی میان باکو و ایروان، که در دهه‌های اخیر امتحان شده، در روند صلح جدید کاملاً به حاشیه رانده شده است. به گفته تحلیل‌گران، تهران این توافق را نه به عنوان فرصتی برای ثبات منطقه، بلکه به مثابه کاهش نفوذ و حذف از معادلات امنیتی قفقاز جنوبی تلقی می‌کند.

لبنان و طرح خلع سلاح حزب‌الله
در جبهه‌ای دیگر، دولت لبنان کلیات طرحی را که با پشتیبانی آمریکا تهیه شده، تصویب کرده است. این طرح شامل خلع سلاح حزب‌الله، توقف عملیات نظامی اسرائیل در خاک لبنان و عقب‌نشینی نیروهای اسرائیلی از پنج موضع در جنوب لبنان است. به باور بسیاری از کارشناسان، اجرای این طرح می‌تواند هم به کاهش تنش‌های مرزی با اسرائیل منجر شود و هم به تقویت حاکمیت دولت مرکزی لبنان کمک کند.

اما جمهوری اسلامی که حزب‌الله را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازوهای منطقه‌ای خود می‌داند، به‌شدت با این طرح مخالفت کرده است. پیش از این عباس عراقچی، وزیر امور خارجه حکومت ایران، اعلام کرد که حزب‌الله سلاح‌های خود را زمین نخواهد گذاشت. علی‌اکبر ولایتی، مشاور بین‌الملل رهبر جمهوری اسلامی نیز در مصاحبه‌ای تصریح کرد «خواب خلع سلاح حزب‌الله تعبیر نمی‌شود» و مدعی شد این تصمیم با هدایت آمریکا و اسرائیل اتخاذ شده است.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

وزارت خارجه لبنان در واکنش، این اظهارات را «مداخله در امور داخلی» و «تعرض به حاکمیت» کشور خواند و تاکید کرد که تصمیمات سیاسی و امنیتی لبنان تنها از سوی لبنانی‌ها و بر اساس قانون اساسی این کشور اتخاذ می‌شود. بیروت هشدار داد که هیچ کشور خارجی، «چه دوست و چه دشمن»، حق ندارد به جای مردم لبنان تصمیم بگیرد یا نقش قیمومیت ایفا کند.

راهبرد حفظ نفوذ به هر قیمت
با مرور موضع‌گیری‌های مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی، این نکته برجسته است که رفتار تهران در هر دو پرونده، الگویی مشابه را نشان می‌دهد: مخالفت با روندهای صلح و ثبات منطقه‌ای که به کاهش نفوذ حکومت ایران در معادلات قدرت منجر می‌شود. در قفقاز جنوبی، حذف ایران از روند میانجی‌گری و تقویت حضور آمریکا و متحدانش، جایگاه سنتی تهران را در منظر حکمرانان جمهوری اسلامی تضعیف کرده است. در لبنان نیز، خلع سلاح حزب‌الله به معنای از دست رفتن یکی از اصلی‌ترین اهرم‌های فشار جمهوری اسلامی بر اسرائیل و نفوذ در سیاست داخلی لبنان است.

[@portabletext/react] Unknown block type "inlinecontent", specify a component for it in the `components.types` prop

آنچه از سابقه رفتاری جمهوری اسلامی می‌توان به‌دست داد این موضوع است که به باور بسیاری از ناظران، حکومت ایران حتی به قیمت ایجاد تنش‌های تازه یا جلوگیری از روندهای صلح‌آفرین، می‌کوشد شرایط را به‌گونه‌ای مدیریت کند که همچنان اهرم‌های فشار خود را حفظ کند. خطر بی‌ثباتی‌های تازه در مرزهای شمالی ایران و تشدید شکاف‌های داخلی لبنان از جمله پیامدهای چنین رویکردی است که مواضع مقام‌های رسمی و سابقه اعمال سیاست‌های مشابه شواهدی هستند بر این ادعا.

آنچه از مرور گزارش‌های رسمی در ایران برداشت می‌شود این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال تحولات اخیر منطقه‌ای، بیش از آنکه به منافع جمعی منطقه و امنیت پایدار بیندیشد، در پی تثبیت جایگاه خود در «بازی نفوذ» است — حتی اگر این رویکرد به قیمت از دست رفتن فرصت‌های تاریخی برای صلح و توسعه تمام شود.